محمد معین
زندگینامه
کودکی
محمد معین در روز نهم اردیبهشت 1297 در رشت به دنیا آمد. پدرش شیخ ابوالقاسم از روحانیان شهر بود. بر طبق صفحهٔ اول دستخطی که وی دربارهٔ زندگی خود نوشته، تاریخ تولد وی 17 رجب سال 1332 قمری برابر با ۲۱ جولای سال ۱۲۹۳ است. در متن دانشنامهٔ دکتری سال تولَد وی ۱۲۹۱ ذکر شده است. ولی در نوشتهٔ قابشدهای که در خانهٔ وی و در اتاق کارش به دیوار آویخته است تاریخ تولد او دوشنبه نهم اردیبهشت 1297 نوشته شده است.
او که اولین فرزند خانواده بود، در سن شش سالگی مادرش را از دست داد و پنج روز بعد از فوت مادر، پدرش نیز درگذشت. جد پدری او شیخ محمدتقی معینالعلما که در سلک علمای روحانی بود، به تربیت وی همت گذاشت. محمد معین ترقیات علمی و معنوی خود را مدیون او میدانست. جد مادری او شیخ محمد سعیر نیز از علما و مدرسان علوم قدیمه بود.
تحصیلات
محمد معین تحصیلات دبستانی را در دبستان اسلامی انجام داد، و دوره شش ساله ابتدایی را ظرف دو سال پایان رساند. در رشت دوره اول متوسطه را در دبیرستان نمره ۱ (که بعدها به نام دبیرستان دولتی شاهپور خوانده شد) به اتمام رساند و دوره دوم متوسطه را در رشته ادبی در دبیرستان دارالفنون تهران به پایان رساند. در اوان تحصیل در دبیرستان ، صرف و نحو عربی و بخشی از علوم قدیمه را نزد پدربزرگش و مرحوم سید مهدی رشتآبادی فرا گرفت. در سال 1310 در دانشسرای عالی در رشته ادبیات و فلسفه علوم تربیتی به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۱۳ با نوشتن پایاننامهای به زبان فرانسه در مورد شاعر فرانسوی «لوکنت دولیل» در رشته ادبیات و فلسفه به اخذ مدرک کارشناسی نایل شد.
پس از طی دوره شش ماهه دانشکده افسری احتیاط، شش ماه اول سال ۱۳۱۴ را به خدمت افسری گذرانید و در مهر ماه آن سال به دبیری دبیرستان شاهپور اهواز منصوب شد. پس از سه ماه، ریاست دانشسرای شبانه روزی اهواز را یافت و در عین حال عضویت تحقیق اوقاف و ریاست پیشاهنگی و تربیت بدنی استان ششم به عهده وی بود. در همین ایام به وسیله مکاتبه آموزشگاه روانشناسی بروکسل ، که تحت نظر Elmer Knowles روانشناس اداره میشد، روانشناسی عملی و دیگر شعب آن از قبیل خط شناسی، قیافه شناسی و مغزشناسی را فراگرفت.
در سال ۱۳۱۸ به تهران منتقل گردید. در حین تصدی معاونت و سپس کفالت اداره دانشسراها در وزارت فرهنگ، برای دوره دکتری در ادبیات فارسی در دانشگاه تهران ثبت نام نمود. پس از چندی با حفظ سمت به دبیری دانشکده ادبیات منصوب گردید. در روز سه شنبه 17 شهریور سال 1321 از پایاننامه دکتری خود با عنوان «مزدیسنا و تاثیر آن در ادبیات پارسی» دفاع کرد. پایاننامه او با راهنمایی ابراهیم پورداوود با قید «بسیار خوب» پذیرفته شد و محمد معین به عنوان نخستین فارغالتحصیل دورهٔ دکتری ادبیات فارسی در ایران شناخته شد. از آن پس به سمت دانشیار و سپس به سمت استاد کرسی «تحقیق در متون ادبی» در دانشکده ادبیات برگزیده شد. در 1321 ازدواج کرد که نتیجه آن ۴ فرزند میباشد. از آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی که چاپ لغت نامه دهخدا آغاز شد، دکتر معین به همکاری علی اکبر دهخدا برگزیده شد. در دی ماه ۱۳۳۴ با موافقت علیاکبر دهخدا، سازمان لغتنامه از منزل شخصی دهخدا به مجلس شورای ملی منتقل شد و طبق وصیت نامه دهخدا، دکتر معین به ریاست امور علمی آن سازمان منصوب گردید. در اسفند ۱۳۳۶ سازمان مذکور به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران انتقال یافت و طبق اساسنامه مصوب شورای دانشگاه، ریاست سازمان لغتنامه به عهده دکتر محمد معین گذاشته شد. وی این سمت را تا آخرین روزی که دچار سکته گردید به عهده داشت. طبق قانون، در
محمد معین در نهم آذر 1345 پس از بازگشت از ترکیه ، در دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی دچار بیهوشی موقت شد. بلافاصله به بیمارستان آریا در تهران منتقل شد و بستری گردید. گفته میشود که در اثر اشتباه پزشک به حالت اغما فرورفت. وی را جهت معالجه بیشتر در تاریخ 14 مرداد 1346 به کشور کانادا منتقل کردند. ولی چون بهبودی در وضعیت او مشاهده نشد، در 15 آبان 1346 به ایران بازگردانده شد و در بیمارستانفیروزگر بستری شد. دکتر محمد معین در روز 13 تیر ماه 1350 در همان بیمارستان درگذشت.
در مراسم درگذشت دکتر محمد معین عدهای در حدود دویست نفر شرکت داشتند که با توجه به شخصیت والای او رنجش بسیاری از فرهنگ دوستان آن زمان ایران را بر انگیخت. ابوالقاسم انجوی شیرازی در فردای روز تشییع جنازه مقالهای انتقادی با عنوان «تهران بمیر»در روزنامه اطلاعات انتشار داد و این تشییع جنازه را از سر گِلِه از فرهنگدوستان با تشییع جنازه مهوش مقایسه کرد.
مسافرتها
در تابستان سال ۱۳۳۳ به دعوت دانشگاه هاروارد به آمریکا رفت و از موسسات فرهنگی و فنی و هندی شرق آمریکا دیدار کرد. پس از آن در کتابخانهها و موزههای لندن و پاریس نیز مطالعاتی بعمل آورد.
در تابستان ۱۳۳۶ جزو هیئت اعزامی دولت و دانشگاه تهران به کنگره خاورشناسی در مونیخ به اروپا رفت و مدتی در سوئیس و آلمان به پژوهش پرداخت. در کنگره مزبور به عضویت «کمیته مجموعه کتیبههای ایرانی» (به انگلیسی: Corpus Inscription Iranicarum) و عضویت کمیته تالیف «فرهنگ پهلوی» منصوب گردید و سخنرانی تحت عنوان «هورقلیا» به زبان فرانسه ایراد نمود که خلاصه آن در مجموعه سخنرانیهای کنگره مزبور درج گردید. در همین کتگره دوره برهان قاطع که به تصحیح و تفسیر او رسیده بود، از طرف والتر هنینگ و امیل بنونیست و دکتر محمد باقر (از کشور پاکستان) مورد تقدیر قرار گرفت.
در آذر ماه ۱۳۳۶ به دعوت دانشگاهها و فرهنگستانهای مسکو و لنینگراد و باکو ، برای بازدید از موسسات علمی و سخنرانی در زمینه فرهنگ و ادب ایران و رفع بعض اشکالات متون ادبی و دستور زبان فارسی به کشور اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد.
در ژانویه همان سال در « موتمر اسلامی» (به انگلیسی: Islamic colloquium)که در لاهور پاکستان منعقد گردید، شرکت کرد و در باب «صلح در نظر جلال الدین مولوی» به انگلیسی سخنرانی کرد که در مجموعه موتمر به چاپ رسید.
در فروردین۱۳۳۷ از طرف «مرکز ملی پژوهشهای علمی» فرانسه (CNRS) برای بازدید از موسسات علمی فرانسه و ایراد سخنرانیها در دانشگاه پاریس دعوت شد و تا آخر تابستان آن سال در فرانسه بود. در این مدت یک سلسله سخنرانی در مدرسه پژوهشهای عالی در زمینه تصوف ایرانی و تفاوت آن با شیخیه ایراد نمود که گزارش آن در سالنامه ۵۹-۱۹۵۸ مدرسه مزبور مندرج است. علاوه بر این سخنرانی درباره جلال الدین محمد بلخی در دانشکده ادبیات دانشگاه سوربن ایراد نمود. در همین ایام به عضویت انجمن خاورشناسان Societe Iasiatique در پاریس و انجمن فلسفی ارنست رنان پاریس درآمد. ضمناً چندی در کتابخانهها و موزههای بلژیک و هلند به مطالعه پرداخت. در سال ۱۳۴۲ (برابر با ۶۴-۱۹۶۳ میلادی) طبق دعوت دانشگاه پرینستون آمریکا به آن کشور رفت. آذرماه ۱۳۴۵ برای شرکت در کنفرانس فرهنگ منطقهای، به مدت یک هفته به ترکیه عزیمت نمود.
امتیازات فرهنگی
دکتر معین در سالهای 1331 تا 1333 عضو شورای عالی فرهنگ بود. در کنگرههای هزاره ابن سینا ، هفتصدمین سال خواجه نصیرالدین طوسی، آزادی فرهنگ که در تهران برگزار شد، عضویت داشت و در آنها به ایراد سخنرانی پرداخت. در سال ۱۳۳۳ برای کتاب جامع الحکمتین ناصر خسرو که نخستین بار توسط هانری کرینAcademie des Inscriptions et Belles-Lettres فرانسه، به دریافت جایزه نایل آمد. (خاورشناس فرانسوی) و دکتر معین تصحیح و چاپ شده بود، از طرف فرهنگستان در تابستان ۱۳۳۷ بنا به تصویب هیئت وزیران ایران، به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد و این انتخاب در پاییز ۱۳۴۰ از طرف هیئت وزیران مجدداً تایید شد. در مهرماه ۱۳۳۷ به عنوان «استاد ممتحن خارجی» دانشگاه پنجاب (پاکستان) برای مطالعه و اظهار نظر در رسالههای دکترا آن دانشگاه برگزیده شد. از سال۱۳۲۴ با پروفسور هانری کربن در تصحیح و نقد متون فلسفی و عرفانی فارسی و عربی همکاری داشت. در نتیجه این همکاری، یک سلسله کتب فارسی و عربی از طرف انیستیتوی ایران و فرانسه چاپ و منتشر شدهاست.
در آذرماه ۱۳۳۸ از نیما یوشیج ، پیشوای شعر نو در ایران وصیت نامهای بدست آمد که در آن دکتر معین را بدون اینکه دیده باشد، به عنوان وصی تعیین کرده بود تا اشعار وی را بررسی کند و قسمت لازم را انتشار دهد و انتخاب و طبع اشعار نیز تحت نظر وی باشد.
از تاریخ 9 تا 15 شهریور 1345 ریاست کمیسیون ادبیات را در کنگره جهانی ایرانشناسان عهده دار بود.
تصنیفات و تألیفات
تالیف:
۱. فرهنگ فارسی معروف به فرهنگ معین؛ دوره کامل فرهنگ فارسی، شامل لغات فارسی، لغات و ترکیبات عربی متداول در فارسی، لغات اروپایی که به تدریج در فارسی وارد شده و اعلام اشخاص، اعلام جغرافیایی، در هفت هزار و نهصد صفحه و در شش مجلد. تهران: انتشارات امیر کبیر،
۲. جلد اول حافظ شیرازی.. تهران: ۱۳۱۹.
۳. یک قطعه شعر در پارسی باستان. تهران: ۱۳۲۲.
۴. یوشت فریان و مرزبان نامه. تهران: ۱۳۲۲.
۵. «علامه محمد قزوینی» در سالنامه پارس و نیز مجله فرهنگستان چاپ شد.. تهران: ۱۳۲۴.
۶. «شاهان کیانی و هخامنشی در آثار الباقیه». تهران: ۱۳۲۴.
۷. ارداویرنامه. تهران: ۱۳۲۵.
۸. «روزشماری در ایران باستان و آثار آن در ادبیات پارسی». تهران: ۱۳۲۵.
۹. پورداوود. تهران: ۱۳۲۵.
۱۰. «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی». تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۲۶.
۱۱. شماره هفت و هفت پیکر نظامی. تهران: انتشارات مجله پشوتن، ۱۳۲۷.
۱۲. حکمت اشراق و فرهنگ ایران. تهران: ۱۳۲۹.
۱۳. «مفرد و جمع». تهران: ۱۳۴۰.
۱۴. اسم مصدر- حاصل مصدر. تهران: امیر کبیر، ۱۳۳۱.
۱۵. امیر خسروی دهلوی. تهران: مجله مهر، ۱۳۳۱.
۱۶. «برگزیده نثر فارسی» شماره اول (دورههای سامانیان، آل بویه). تهران: ۱۳۳۲.
۱۷. آیینه سکندر. تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۲.
۱۸. هورقلبا. تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران،
۱۹. لغات فارسی ابن سینا. تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۳.
۲۰. «برگزیده شعر فارسی»، شماره اول (دورههای طاهریان، صفاریان، سامانیان و آل بویه). تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۱.
۲۱. «نصرالدین طوسی: زبان ادبیات پارسی». تهران: مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۲۵.
۲۲. «ستاره ناهید یا داستان خرداد و امرداد(نثر و نظم)». تهران: ۱۳۱۶.
تصحیح کتب:
۱. علم برین. دانشنامه علائی تألیف ابنسینا. تهران: انجمن آثار ملی، ۱۳۳۱.
۲. چهار مقاله تألیف نظامی عروضی سمرقندی، با شرح لغات و توضیح عبارات مشکل و نسخه بدلها.. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۳۱.
۳. «مجموعه اشعار دهخدا» با مقرمه مشروح در ترجمه احوال و آثار وی.. تهران: ۱۳۳۴.
۴. ناصرخسرو. جامع الحمتین. تهران: انیستیتوی ایران و فرانسه، ۱۳۳۲.
۵. شرح قصیده ابوالهیثم. تهران: انیستیتوی ایران و فرانسه، ۱۳۳۴.
۶. محمد حسین بن خلف تبریزی. برهان قاطع. تهران: ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵.
۷. سدید الدین محمد عوفی. جوامع الحکایات. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۳۵.
۸. روزبهان بقلی شیرازی. عبهر العاشقین. تهران: انیستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۳۷.
ترجمهها:
۱. علی الجارم و مصطفی امین. روانشناسی تربیتی ترجمه از «علم النفس و آثاره فی التربیه و التعلیم». اهواز: انتشارات ادره فرهنگ خوزستان، ۱۳۱۶.
۲. و.ب.هنینگ (W.B.Hening). کتیبه های پهلوی. تهران: مجله یغما، ۱۳۲۹.
۳. «خسرو کواتان و ریدک وی» ترجمه از پهلوی. تهران: مجله آموزش و پرورش، ۱۳۲۳.
۴. دکتر ر. گیرشمن. ایران. تهران: انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتب، ۱۳۳۶.
مقالات:
مقالات وی در موضوعات ادب ، تاریخ ادیان ، ایران دوره قبل از اسلام و عهد اسلامی، تاریخ ادبیات ، آثار باستانی، علوم تربیتی و…؛ در مجلههای: ایران ، مهر، سخن ، آموزش و پرورش ، یغما ، یادگار ، دانش (تهران)، اطلاعات ماهانه ، اطلاعات هفتگی ، فرهنگ (مشهد)، ایران لیگ (بمبئی)، روزگار نو (لندن)، اشتار (پایس)، آهنگ آریانا (کابل) و نیز در سالنامههای پاریس، ایران، جاوید، کارون(تهران) و یادنامه بیروتی (کلکته) به طبع رسیده و تعداد آنها بالغ بر۲۰۴ است. (دهلی)،
آثار منتشرنشده:
۱. فرهنگ بزرگ فارسی شامل کلیه لغات متداول در فارسی، تاریخ استعمال کلمه در زبان فارسی، معانی حقیقی و مجازی، شواهد معانی.
۲. فرهنگ دستور زبان فارسی شامل مباحث دستوری.
۳. جلد دوم حافظ شیرین سخن.
نشانها و افتخارات:
- نشان درجه سوم علمی در سال۱۳۱۶.
- نشان درجه دوم علمی در سال۱۳۲۱
- نشان درجه دوم سپاس در سال۱۳۲۷.
- جایزه Tamhour از طرف Icademie des Inscriptions در سال۱۳۲۱.
همچنین در سال۱۳۴۰ از طرف دولت فرانسه نشان عالی «هنر و ادب» به ایشان اهدا شد.
منابع
- علی اکبر رژدام. «کتابخانهٔ خانهٔ استاد». گزارشی از وضعیت کنونی خانهٔ زندهیاد استاد معین. فصلنامهٔ نشر دانش. ۱۳۸۴.بیست و یکم (چهارم)، چهارم، صص ۷۶-۸۳.
- فصلنامهٔ ره آورد. بهار ۸۱. ۵۹،
Who's Who and Who Was Who in iran